متن آهنگ محسن چاوشی مریض حالی

نه جیک جیک مستانت نه سردی زمستانت رجوع کن به دستانت…

که روز های بسیاری که ظلم ها روا کردی به دست های بسیاری!♫!

شبانه مرد گاریچی به خانه میکشد خود را!♫!

اگر که مادیان خسته اگر طناب هم پاره!♫!

درون مرد همواره کشیده میشود باری!♫!

مریض حالیم خوش نیست… نه خواب راحتی دارم نه مایلم به بیداری!♫!

درون ما تفاوت هاست تو مبتلا به درمانی نه من دچار بیماری!♫!…

کنار تخت میخوابم، مگر هوا که بند آمد نفس کشیدنت باشم!♫!

تو روز میشوی هر شب و صبح میشوی هر روز تو خواب راحتی داری!♫!

خیال بافیت بد نیست خیال کن که خواهی رفت…

همین که رفتی و مردم تلاش کن که برگردی…

و در کمال خونسردی مرا به خاک بسپاری!♫!


زیاد یاوه میگویم گره بزن زبانم را زیاد از تو مینوشم بگیر استکانم را!♫!

بگیر هرچه را دارم ببخش هر چه را داری!♫!

مریض حالیم خوش نیست نه خواب راحتی دارم نه مایلم به بیداری!♫!

درون ما تفاوت هاست تو مبتلا به درمانی نه من دچار بیماری!♫!

کنار تخت میخوابم مگر هوا که بند آمد نفس کشیدنت باشم!♫!

تو روز میشوی هر شب و صبح میشوی هر روز تو خواب راحتی داری!♫!

تورا شبانه تا هر شب به روی شانه خواهم برد تورا شبانه خواهم مرد!♫!

شبانه های لب هایم لبانه های شب هایت شبانه های بیداری!♫!

چه بی قرار و سنگین بار به خانه میکشم خود را!♫!

چه بی گدار در قلبم زبانه میکشی خود را!♫!

من از تو سخت دلگیرم تو از که سخت بیزاری!♫!


آهنگ محسن چاوشی به نام مریض حالیم خوش نیست